سفارش تبلیغ
صبا ویژن
مدیر وبلاگ
 
آمار واطلاعات
بازدید امروز : 7
بازدید دیروز : 0
کل بازدید : 10278
کل یادداشتها ها : 34
خبر مایه


طول ناحیه در قالب بزرگتر از حد مجاز

 

شروط ضمن عقد رسم جدیدی است که امروزه در زوج‌های جوان، رواج پیدا کرده است که معمولا تاثیری در خوشبختی آنها نخواهد داشت. «غلامرضا قاسمی‌کبریا»، دکترای روانشناسی و مشاوره در این‌باره به برنا می‌گوید: معمولاً قبل از ازدواج، دختر و پسر باید تمام مشکلات را حل کرده و به توافق رسیده و تمام شرط‌های زندگی مشترک خود را عنوان کنند؛ زیرا زمانی‌که آنها می‌خواهند زندگی مشترکی را آغاز کنند، از اینکه چرا قبل از ازدواج به همدیگر نگفتند، دچار مشکلات زیادی می‌شوند.

تمام شرط و شروط ضمن عقد، معمولا جنبه «با هم بودن» را دارد و افراد باید از زندگی در کنار یکدیگر لذت ببرند و یک زندگی خوب و عاشقانه‌ای را به وجود آورند.

زوج‌های جوان برای درک بهتر و متقابل، باید تمام شرایط خود را عنوان کنند. فرض کنید؛ فردی در کنار پدر و یا مادر ناتوان خود زندگی کرده و نمی‌تواند زمانی‌که ازدواج می‌کند، آنها را تنها بگذارد و به همسر خود می‌گوید:«من باید به آنها سر بزنم» و یا دختری که نمی‌خواهد به واسطه ازدواج، کارش را از دست بدهد و اگر قید کارش را بزند، روحیه‌اش از بین می‌رود و دچار مشکل می‌شود.

اما زمانی‌که افراد اصرار دارند، شرایطی از قبیل حق طلاق، حق کارکردن، خروج از کشور، حضانت و... در سند ازدواج‌شان قید شود، آن موقع جنبه «بی‌اعتمادی» را به خود می‌گیرد. فرد با این کار به همسر مقابل خودش می فهماند که «من به تو اعتماد ندارم». بنابراین پایه ازدواج باید بر روی اعتماد باشد، یک اعتماد حقیقی.

برخی از زوج‌های جوان به دلیل ترس و رودربایستی که با خانواده همسر و یا اطرافیان دارند، نمی‌توانند شرایط خود را برای همسرشان بازگو کنند، اما این کار اشتباه است. تمام شرط و شروط‌ برای زندگی مشترک باید قبل از خواندن خطبه عقد، گفته شود؛ زیرا ممکن است به مرور زمان آنها به مشکل بخورند.

اگر زوج‌های جوان به هم اعتماد داشته باشند، هیچ عاملی، در جدایی آنها موثر نیست.

روانشناسان توصیه می‌کنند؛ تا زمانی‌که دختر و پسر همدیگر را به خوبی نشناخته‌اند و یا خانواده‌ها تحقیق نکرده اند و نسبت به همدیگر اعتماد ندارد، با هم ازدواج نکنند.

شرط و شروط شاید در زمینه کارهای حقوقی و یا مادی معنا پیدا کند؛ اما در عالم غیر مادی معتبر نیست.

برخی افراد چنین باور غلطی دارند که همسر خود را از طریق این شرط و شروط، می‌توانند پایبند زندگی کنند؛ اما این روش کاملا اشتباه است؛ زیرا به ندرت در تاریخ دیده شده که فردی را با شرایط اجباری بتوان مهار کرد. افراد هیچگاه متحمل اجبار نمی‌شوند، در نتیجه زوجین باید با هم به توافق برسند.

همین طور یک رسم غلطی که رواج پیدا کرده است‌ این است که خانواده دختر برای جلوگیری از طلاق و تفرقه مهریه‌های سنگین را به خانواده پسر پیشنهاد می‌دهند. اما مهریه ابزار بازدارنده‌ای در جدایی نیست؛ زیرا در روابط انسانی و عاطفی این ابزارها جواب نمی‌دهد، اگر آن منویات و ذهنیت انسان در جهت «یکی شدن» باشد، به کار بردن این شرایط و ابزار هیچ تاثیری در روابط زناشویی ندارد.

زمانیکه فردی همسر خود را با زور و شرایط در زندگی خود نگه می‌دارد، امکان دارد همسرش دست به کارهای غیر قابل جبران(خودکشی) بزند.

در گذشته شرط و شروط معمولا در معامله‌ها و یا موارد حقوقی به کار برده می‌شد که متاسفانه به قدری گسترش پیدا کرد که ازدواج را هم تحت شعاع خود قرار داد.

برخی از افراد معمولا به جنبه درک بیشتر طرف مقابل از شرط ضمن عقد استفاده می‌کنند. مثلا اگر فردی مشکلات کاری، تحصیلی و شرایط خاصی دارد، باید به کسی که در آینده می‌خواهد همسرش شود بگوید تا او را کاملا درک کند و مشکلی برای آنها به وجود نیاید. ولی شروطی مانند حق طلاق و خروج از کشور و حضانت و .. که در سند قید می‌شود معمولا تهدیدی است علیه همدیگر. 
برنا

شروط ضمن عقد؛ تهدید همسران علیه یکدیگر

 

 

 


  

می‌توان گفت تقریباً همه مردها نفوذ‌ پذیرند، به‌شرط آنکه شما نافذ خوبی باشید . سعی کنید شیوه نفوذ همسر خود را بشناسید و با تأمل و سنجیده در این مسیر گام بردارید.

در این راستا خوب است بدانید:

1- شاید یکی از دلایل این‌که شما بیش از دیگران از زندگی‌تان گله‌مندید این است که به جزئیات بیش از حد توجه می‌کنید.

 

اگر در مسئولیت‌های زندگی کوتاهی کنید، محکوم به شکست خواهید بود و همسرتان را نیز وادار به شکست می کنید.

2- این شما هستید که اقتدار و غرور مردانه یک مرد را شکل می دهید و بهبود می بخشید.

3- هرگز شوهرتان را با شخص دیگری مقایسه نکنید؛ مگر آنکه در آن مورد برتری با همسر شما باشد.

4- از لحاظ خلقی، خود را به ایده‌‌‌آل همسرتان، نزدیک و نزدیک‌تر کنید.

5- توقعات و نیازهای مالی خود را فقط زمانی مطرح کنید که مطمئن باشید شوهرتان قادر به برآوردن آنهاست.

6- در برنامه‌ریزی‌های مالی چنان تصمیم بگیرید که هرگز باعث ضرر نشوید.

7- بدون هماهنگی با همسرتان برای مهمانی رفتن، مهمانی برگزار کردن و مواردی از این دست، تصمیم نگیرید.

8- تا کاملاً مجبور نشده‌اید، سعی کنید بدون همسرتان در برنامه‌های تفریحی و مسافرت‌ها شرکت نکنید.

9- بکوشید لحظاتی که با همسرتان دارید، کاملاً پرانرژی و بانشاط باشید.

10- در مجالس دوستانه، سعی کنید همواره توجه‌تان معطوف به او باشد.

11- حریم اطلاعات زندگی خود را حفظ کنید، هیچ لزومی ندارد که مسایل و مشکلات شما و شوهرتان در سطح فامیل، عمومی گردد.

12- اگر در مسئولیت‌های زندگی کوتاهی کنید، محکوم به شکست خواهید بود و همسرتان را نیز وادار به شکست می کنید.

13- نقاط مثبت و ضعف مرد خود را بشناسید و بپذیرید و با این وجود باز هم به او توجه کنید.

14- دقت کنید ممکن است نیازهای زناشویی زن و مرد با هم متفاوت باشند، ولی با هم در تقابلند.

15- سعی کنید هیچ وقت زودتر از همسرتان به خواب نروید!

16- به کلیه نیازهای همسرتان همواره رسیدگی کنید.

17- فراموش نکنید شما برای حصول به رضایت، آرامش و احتیاجات خود، زمانی موفق خواهید بود که همسرتان را از تمامی این جهات تامین کنید.

18- سالگرد ازدواج و تاریخ تولد همسرتان را فراموش نکنید.

19- به مناسبات و بهانه‌‌‌های مختلف، گاهی برایش هدیه تهیه کنید.

20- هرگز هدایای دریافتی از او را، حتی اگر بی‌مصرف بودند، به کسی نبخشید.

21- از عودت یا تعویض هدیه، در هر شرایطی بپرهیزید.

22- از کلیه هدایایش، حتی آن‌هایی که مطابق میل و سلیقه شما نبوده، برای یکبار هم که شده، درحضور خودش استفاده کنید.

23- رفتار خود را گاه‌گاهی ارزیابی کنید.

 

مهدخت قربان عسگری - کارشناس روانشناسی‌عمومی

تبیان


  

احتمالاً این موضوع به این دلیل است که در انسانهای نخستین، مردها به دنبال شکار می‌رفتند و آمادگی و هشیاری در آنها برای بقا ضروری بوده است. در زنان...
 



در 85 درصد ازدواج‌ها، این مردها هستند که به دور خود دیواری از سکوت می‌کشند. دلیل آن، نقایصی در شوهران نیست. دلیل در وراثت تکامل یافته ماست.


بطور کلی سیستم قلبی_ عروقی مردان نسبت به زنان در مقابل استرس بیشتر واکنش نشان می‌دهد و پس از استرس، دیرتر به حالت عادی باز می‌گردد، بر اساس تحقیقاتی در دانشگاه کالیفرنیا، اگر مرد و زنی ناگهان صدای بسیار بلند و کوتاه مدتی را مثل ترکیدن لاستیک بشنوند، به احتمال زیاد ضربان قلب مرد سریعتر از ضربان قلب زن تند خواهد شد و این شتاب، مدت بیشتری بالا می ماند. 


احتمالاً این موضوع به این دلیل است که در انسانهای نخستین، مردها به دنبال شکار می‌رفتند و آمادگی و هشیاری در آنها برای بقا ضروری بوده است. در زنان نیز آرامش و خویشتن‌داری برای افزایش شیر و تغذیه کودکان اهمیت داشته است. 


معمولاً مردها تا تلافی نکنند آرام نمی گیرند اما زنان می‌توانند خود را آرام کنند ولی اگر از آنها خواسته شود که تلافی کنند، فشار خونشان دوباره بالا می‌رود!

بنابراین: 

این یک اصل زیستی است که : کشمکش‌های زناشویی، مردها را بیشتر از همسرانشان از توان می اندازد. 


  این تفاوت جنسیتی در چگونگی پاسخ فیزیولوژیکی بدن ما، در گرایشات فکری زنان و مردان در هنگام رویارویی با استرس زناشویی اثر می‌گذارد. مردها غالباً در هنگام مشاجره‌هایشان افکار منفی‌تر و پریشان سازتری دارند. در حالی که زنان اغلب افکار آرام کننده و آشتی جویانه دارند. مردها، عموماً به این فکر هستند که چقدر احساس برآشفتگی و نیز حق مداری می‌کنند(تلافی می‌کنم، مجبور نیستم بپذیرم) که به بی احترامی یا ستیزه جویی  می‌ انجامد. یا خود را قربانی بی گناه خشم یا شکایت همسرانشان می دانند( چرا همیشه سرزنش می کند؟) که به حالت دفاعی منجر می‌شود. 

روشن است که این قوانین درباره همه مردان و زنان صادق نیست. اما باید بگوییم اکثریت زوج‌ها در واکنش های جسمانی و روانی با استرس از این تفاوت‌های جنسیتی پیروی می کنند. 


و به این دلیل ، اغلب تعارضات از این الگو پیروی می‌کند که زن که از نظر جسمانی بهتر توان مقابله با استرس را دارد، موضوعات حساس را مطرح می‌سازد. شوهر که توانایی زن را در مقابله با آن ندارد، می‌کوشد از درگیری در موضوع دوری کند. او ممکن است برای ساکت کردن زن پرخاشگری یا سکوت کند. 

البته باید بدانیم که این الگو حتی در ازدواج‌های با ثبات نیز ممکن است تکرار شود و به تنهایی به معنای شکست در ازدواج نیست.

  

 
گردآوری : گروه سبک زندگی سیمرغ


  

بیماری‌های وخیم از جمله سرطان ممکن است تاثیر عمیقی بر رابطه زن و شوهر بگذارد.شما چگونه با این وضعیت کنار می آیید؟


ابتلای همسر به سرطان عواطف شما را تحت تاثیر قرار می‌دهد و احساس رنجش و خشم را در شما برمی‌انگیزد. بروز این احساسات طبیعی است و باید بیاموزید که چگونه با این احساسات کنار بیایید و ازدواج‌تان را مستحکم نگهدارید.

هنگامی که در ابتدا تشخیص سرطان در همسرتان داده می‌شود، احتمالا خود را وقف کمک به درمان و حمایت از او می‌کنید. در هر جلسه شیمی‌درمانی او را همراهی می‌کنید، در پشت اتاق عمل به انتظار می‌نشینید، و سعی می‌کنید به همسرتان دلداری دهید و ...

اما پس از ماه‌ها و حتی سال‌ها اختصاص دادن وقت و انرژی‌تان به زن یا شوهر بیمارتان ممکن است از اینکه بیماری همسرتان چقدر بر زندگی خودتان تاثیر گذاشته است، احساس خشم و رنجش کنید.

بروز چنین احساساتی طبیعی است. چگونگی کنار آمدن با این احساسات و افکار برای حفظ کردن و استحکام بخشیدن به ازدواج‌ شما اهمیت دارد.


چرا احساس خشم می‌کنم؟

پاسخ ساده این است که چون انسان هستید. این خشم واکنش طبیعی احساس نارضایی شما از تهاجم سرطان به ازدواج‌تان است. در اغلب موارد این احساس خشم و رنجش با مکانیسم دفاعی "جابه‌جایی" به خود سرطان معطوف می‌شود، نه همسرتان. همسرتان به سرطان که پیش از این برای‌تان تنها یک بیماری بود، "هویت" می‌دهد- چهره و نامی که می‌توانید بر آن انگشت بگذارید.

در زیر به برخی از علل رایج این احساس خشم و رنجش می‌پردازیم :

فداکاری اجباری:
پیش از ابتلای همسرتان به سرطان، ممکن است برای جمع کردن پول برای رفتن به تعطیلات اضافه کاری کرده باشید، اما اکنون ممکن است مجبور شوید اضافه کاری کنید تا پول داروهای او را که بیمه پوشش نمی‌دهد، دربیاورید. در این حالت قدرت انتخاب ندارید؛ مجبورید که این اضافه‌کاری را انجام دهید.

پیش از ابتلای همسرتان به سرطان تقویم‌تان پر از مراسم و مهمانی‌هایی بود که می‌خواستید در آن شرکت کنید، اما اکنون نمی‌توانید در هیچکدام از آنها شرکت کنید زیرا باید در کنار همسرتان باشید.

هنگامی فداکاری شما برای همسرتان جنبه اجباری و نه گزینشی به خود می‌گیرد، استرس ناشی از اینکه بر زندگی‌تان کنترلی ندارید، ممکن است به شما فشار آورد.


به عهده گرفتن نقشی که برای آن آماده نیستید:
هنگامی که همسر شما بیمار می‌شود، مجبور می‌شوید که نقش‌هایی را در رابطه با همسرتان و خانواده به عهده بگیرید که پیش از آن همسرتان به عهده می‌گرفت. ممکن است اکنون مجبور شوید علاوه بر کار تمام وقت در بیرون از خانه مسئولیت کارهای خانه را هم به عهده بگیرید. هنگامی این همه بار مسئولیت بر دوش شما قرار گیرد، ممکن است دچار احساس ناتوانی شوید.


همسر شما علاقه به روابط صمیمانه را از دست داده است :
کاهش میل جنسی یکی از اثرات جانبی درمان سرطان است. این عارضه همچنین ممکن است در نتیجه کاهش عزت نفس به علت از دست دادن موها، اضافه وزن یا کاهش وزن و استرس و نگرانی‌های روزانه درباره بیماری ایجاد شود.

اگر پیش از درمان رابطه زناشویی سالمی داشته‌اید، ممکن است دور ماندن از صمیمیت برای مدت طولانی برای شما مشکل باشد. حفظ این صمیمیت برای سلامت عاطفی شما و همسرتان در حین درمان مهم است.


استرس پرستاری از بیمار بالاست :
مراقبت روزانه از همسر ممکن است بسیار استرس‌زا باشد- ممکن است درباره توانایی‌های خودتان دچار تردید شوید، در سازماندهی زمان مشکل پیدا کنید و احساس کنید که کنترل زندگی‌ از دست‌تان خارج شده است.

پرستاری از بیمار نقشی فداکارانه است که تنها معدودی از افراد می‌توانند به تنهایی استرس و نومیدی ناشی از آن را تحمل کنند. اگر پرستار اصلی همسر بیمارتان هستید و احساس خشم و رنجش می‌کنید، در اغلب موارد علت این احساس تمام شدن تحمل و فرسودگی شما است.


کنار آمدن با رنجش ناشی از سرطان همسر

به یاد داشته باشید که رنجشی که احساس می‌کنید مربوط به فرسودگی ذهنی، جسمی و عاطفی است که تجربه می‌کنید. هیچکش نمی‌خواهد درباره شخصی که دوستش دارد چنین احساسی داشته باشد، اما هنگامی که بار کاری زیادی بر شما تحمیل شده است و از پا در آمده‌‌اید، بروز چنین واکنشی عادی است.


برای آنکه چنین احساسی در شما بروز نکند یا بتوانید بر آن غلبه کنید، به این توصیه‌ها توجه کنید :

به نکات مثبت توجه کنید :
سرطان ممکن است بیماری همسر شما باشد، اما هویت او را تعریف نمی‌کند. به خصوصیاتی در همسرتان که بیش از همه دوست دارید- لبخند زیبا، قهقهه‌اش که شما را به خنده می‌انداخت، همدلی و مهربانی او نسبت به دیگران و مانند این‌ها- فکر کنید. این خصوصیات هنوز وجود دارند!

آلبوم عکس خانوادگی یا فیلم‌های خانگی را مرور کنید و خاطرات مشترک‌تان را یادآوری کنید. برای آینده برنامه بریزید. توجه به لحظات مخصوص زندگی مانند سالگرد تولد یا ازدواج می‌تواند به شما کمک کند که همسرتان را در زمانی به یاد آورید که هنوز مبتلا به سرطان نبود و روحیه خود را تقویت کنید.


احساسات خود را بیان کنید :
بیان کردن احساسات، چه مثبت و چه منفی، شیوه‌ای مفید برای تخلیه عواطف است. انجام این کار استرس شما را تخفیف می‌دهد و مانع از احساس نومیدی می‌شود.

ممکن است بحث کردن درباره استرس‌های ناشی از سرطان همسرتان با خود او برای‌تان مشکل باشد، اما افراد بسیاری دیگری وجود دارند که می‌‌توانید عواطف‌تان را با آنها در میان بگذارید.

پیوستن به گروه‌های حمایتی، متشکل از افرادی که با مشکلات مشابه شما درگیر هستند، چه در شکل معمول و چه در شکل آنلاین، راهی عالی برای بیان احساسات‌تان با کسانی است که واقعا موقعیت شما را درک می‌کنند.

صحبت با روحانیون، مشاوران و دوستان معتمد نیز به شما کمک می‌کند. نوشتن خاطرات و یادداشت‌های روزانه هم به تخلیه عواطف‌تان کمک می‌کند.


پیش از آنکه فرسوده شوید، کمک بخواهید :
از آنجایی که احتمالا مسئولیت‌های بیشتری مانند پخت و پز، پاک کردن خانه، مراقبت از بچه‌ها، حساب و کتاب و سایر وظایف را انجام می دهید، مهم است که پیش از اینکه به مرحله فرسودگی برسید، منابعی را که می‌توانید از آنها کمک بگیرید، در نظر گرفته باشید. درخواست از دوستان و خانواده درباره نحوه کمکی که می‌توانند برای شما انجام دهند، به میزان زیادی از استرس شما خواهد کاست.

شاید چند نفر از دوستان‌تان بتوانند به شما برای آماده کردن غذا کمک کنند، یا یک همسایه بتواند زباله‌های شما را هم به همراه زباله‌های خودش بیرون بگذارد. جمع شدن همین کارهای به ظاهر ناچیز بر روی هم، استرس شما را بالا می‌برد.


به خودتان استراحت بدهید :
استراحت کردن برای حفظ سلامت عاطفی و جسمی شما مهم است.گاهگاهی به خود استراحت دهید و کارهایی را انجام دهید که باعث لذت شما می‌شوند. به خاطر این استراحت‌دادن‌ها به خودتان ،احساس گناه نکنید.

برخی فکر می‌کنند از آنجایی که سرطان همسرشان تعطیل‌بردار نیست، آنها هم نباید تعطیلی داشته باشند. شما باید سلامت جسمی و روانی‌تان برای مراقبت از همسرتان را حفظ کنید، و دادن استراحت به خودتان یکی از بهترین راه‌ها برای تجدید قوای از دست رفته است.


 
گردآوری : گروه سبک زندگی سیمرغ


  

شاید ما از دید خود رفتار اطرافیان را در نظر می‌گیریم؛ کاملا زشت و مچاله و بی‌حرمتی باشد، ولی وقتی از دید مخاطب به آن نگاه کنیم، سرشار از بوسه است.


 در گذشته عروس خانواده معمولا با خانواده همسر زندگی می‌کرد و هیچ مشکلی نداشتند؛ اما این فرهنگ با گذشت زمان کمرنگ‌تر شده است. «مهدی دوایی» دکترای روان‌شناسی و عضوهیات علمی پژوهشکده علوم‌شناختی در این‌باره می‌گوید: وقتی زنی به مردی تعهد می‌دهد که با او زندگی کند، باید نسبت به علایق همسرش هم احترام بگذارد. به هرحال دوست داشتن بدون هزینه نمی‌شود. در برخی از مواقع امکان دارد که زنی زندگی مشترکش را با خانواده همسرش آغاز کند. 


6 راهکار برای بهتر ارتباط برقرار کردن با خانواده شوهر : 


1- معصومانه برخورد کردن

یکی از ویژگی‌های عشق، معصومانه برخورد کردن است. زن باید با خود چنین سوالی مطرح کند که آیا همسرم را دوست دارم یا خیر؟ و هر کاری می‌توانم برای عشقم انجام دهم یا خیر؟ و یا در رابطه با مواردی که همسرم به آن علاقه دارد، چگونه عکس العمل نشان دهم؟


2- دیدن پدیده از دید مخاطب

یعنی فرد اصرار نداشته باشد که هر چیزی که من می‌بینم درست است. اگر زنی، خود را جای مخاطب (مادرشوهر) و یا جای کسی که همسرش با آن‌ها یک مدت زندگی می‌کرده، بگذارد و از دید آن‌ها نگاه کنند، بسیاری از تنش‌ها از بین می‌رود. زنان نباید اصرار داشته باشند که همین که ما به ظاهر می‌بینیم، درست است؛ زیرا در این روش باعث می‌شود بسیاری از چالش‌ها بوجود آید؛ ولی زمانی‌که خود جای خانواده همسر بگذارند و از دید آن‌ها نگاه کنند، این چالش‌ها و یا تنش‌ها از بین می‌رود. 

در تعریف این موضوع می‌توان به یک داستان بسیار جالب اشاره کرد؛ روزی کودکی از پدرش یک کاغذی می‌گیرد و از او تقاضا می‌کند که پاکتی به او بدهد. پدرش عصبانی می‌شود که برای چه می‌خواهی؟ پدر کارش را‌‌ رها کرده به دنبال پاکت می‌گردد و بالاخره پیدا می‌کند. دوباره فرزندش می‌گوید: پدر به من یک خودکار بده. این بار پدر عصبانی می‌شود و به حرفهای فرزندش اصلا اهمیت نمی‌دهد. 

وقتی فرزندش پاکتی با محتوای کاغذ مچاله به پدرش می‌دهد، پدر عصبانی می‌شود و آن را به سطل زباله پرتاب می‌کند. 

فرزندش به او می‌گوید: «چرا به سطل زباله انداختی؟ آن هدیه‌ای از طرف من به شما بود. آن کاغذ مچاله از هزاران بوسه‌های من، پر شده بود و هربار به کاغذ بوسه می‌زدم، آن را تا می‌کردم، به خاطر همین مچاله شد.» 

شاید ما از دید خود رفتار اطرافیان را در نظر می‌گیریم؛ کاملا زشت و مچاله و بی‌حرمتی باشد، ولی وقتی از دید مخاطب به آن نگاه کنیم، سرشار از بوسه است. وقتی خانواده همسر به زن حرفی می‌زنند که به نظر زن تند می‌آید بیشتر از جنبه دوست داشتن نگاه کرده و جنبه مثبت آن را ببیند.


3- رابطه‌های بدون حضور همسر

زن باید زمانی‌که همسرش در خانه نیست، به صورت تلفنی و یا حضوری با خانواده همسرش ارتباط برقرار کند و یا جویای حال آن‌ها شود. این باعث می‌شود که خانواده همسر بپذیرند که برادر و یا پسر آن‌ها دراین ارتباط واسطه نبوده و خود عروسشان تمایل دارد که با آن‌ها ارتباط برقرار کند.


4- برای خانواده همسر وقت بگذارید

حتما عروس خانواده، زمانی را برای بودن با خانواده همسر تعیین کند و با صحبت کردن و گپ زدن، علاقه خود را نسبت به خانواده همسر نشان دهد. با این روش این علاقه دوطرفه می‌شود. 


5- 
با خانواده همسر مشورت کنید

عروس خانواده حتی امکان دارد مثلا پختن غذایی را از قبل بلد باشد؛ اما دستور پخت آن را دوباره از مادرشوهر و یا خواهر شوهرش بپرسد. این نشانه احترام گذاشتن به مادرشوهر است. با این روش می‌تواند رابطه‌ها را کاملا تشدید کند و حتی امکان دارد  برای انجام کاری از قبل مصمم باشد؛ اما بازهم به نشانه احترام با مادر و پدر و خواهر همسرش، با آن‌ها مشورت کند. 


6- به همسر خود اجازه بدهند که زمانی را با خانواده خود، تنها باشد

زن و شوهر نباید در هرجا کنار هم باشند. زنان باید به همسران خود اجازه بدهند که وقتی را برای خانواده خود صرف کند و با هم راحت باشند؛ زیرا با این روش، خانواده همسر چنین تصوری را نمی‌کنند که عروسشان در روابط آن‌ها اختلال به وجود آورده است.

  
گردآوری : گروه سبک زندگی سیمرغ
www.seemorgh.com/lifestyle


  




طراحی پوسته توسط تیم پارسی بلاگ